به این فکر کنید که اخراج شدن از توییتر برای اینفلوئنسرهای ضد واکس، الکس برنسون و رابرت مالون چقدر ویرانگر بود. آنها اتفاقا قاتل بودند. اما اگر توییتر بمیرد، این ویرانگری خواهد بود هر کجا. شغل صدها هزار نفر در حال حاضر عمدتاً در توییتر هدایت می شود. بسیاری از دانشگاهیان مخاطبان محبوبی را به طور کامل در توییتر ایجاد کرده اند و همچنین شبکه های حرفه ای خود را غنی کرده اند. گفت و گو در میان اساتید جوان و فوق دکتری در آنجا ضروری شده است.
فکر میکنم برخی از مردم از اعتراف به معنای واقعی توییتر برای آنها خجالت میکشند. “[I] با کمال میل 100 دلار در ماه برای زنده نگه داشتن توییتر پرداخت می کنم. یک کمدین با 34000 دنبال کننده اخیرا توییت کرده است. نسبت علیه او بی رحمانه بود. عجیب است که بگوییم صمیمانه به توییتر اهمیت می دهید. کاربران این کمدین را متهم کردند که یک آدم لنگ، یک آدم نخبه و نخبه است: “وای برای شما 100 دلار ارزان است؟” احتمالاً در عوض ۱۰۰ دلار برای کشتن توییتر خواهم پرداخت.»
اما متوجه شده ام که استراتژیست های سیاسی و دانشگاهیان شروع به التماس از پیروان خود کرده اند که برنامه را ترک نکنند. آنها معمولاً این درخواستها را به عنوان خواهش مطرح میکنند به خاطر یک خیر یا جامعه بزرگتر. و با این حال آنها اغلب چهره هایی هستند که هزاران خواننده دارند هرگز می تواند بدون توییتر تأثیر بگذارد. و از آنجایی که هرگونه تلاش برای از دست ندادن فالوورها به طور اجتناب ناپذیری به عنوان یک وضعیت شرم آور به نظر می رسد، درخواست های آنها اغلب نادیده گرفته می شود. اما بسیاری فقط برای امرار معاش خود دعا می کنند و ما باید گوش کنیم.
یک تمدن مجازی که برای دنیای ما حیاتی شد، می لرزد. بسیاری از بهترین گزارش ها در مورد آنچه در توییتر می گذرد فاش شده است بر توییتر، توسط شهروندان روزنامه نگار و کارمندان برنامه و همچنین خبرنگاران تحقیقی حرفه ای; ما به تدریج در یک نوع تاریکی فرو می رویم. ستون “Trending” توییتر، حتی اخیرا، مفید بود. روز دیگر، توییتر به من گفت که موضوع پرطرفدار جایی که من در آفریقای جنوبی زندگی می کنم، Tylenol است، نام تجاری که حتی در اینجا فروخته نمی شود. وقتی تعجب کردم که چه چیزی در آتن مرسوم است و خودم را از طریق VPN در آنجا قرار دادم، این خبر نگران کننده را دریافت کردم که دن کویل در پارتنون ترند است.
در رم، مایک پمپئو ترند بود. فکر میکنم به این دلیل است که نام خانوادگی او ایتالیایی است و دیگر هیچ ذهن واقعی در توییتر وجود ندارد تا روندها را بررسی کند، فقط الگوریتمی است که باطلههای سوخت را به شکل توییت میگیرد و آنها را بهطور تصادفی آتش میزند، مانند یک خط برق منفجر شده در منظره جهنمی. پرتاب جرقه به لکه نفتی عظیم به جا مانده از کامیون تانکر 30 تنی حرفه ای که غرور الون ماسک است.
یادم می آید که در مدرسه ابتدایی در مورد کولوسئوم رومی یاد گرفتم. در اوج رم، برای بازیها، بازسازیهای تاریخی، انجمنها و مراسم تشییع جنازه ساخته شد. نخبگان نمایش را به یک معنا اجرا کردند، اما 95 درصد کسانی که به آنجا رفتند مردم عادی بودند – زنان، فقرا، خارجی ها. همانطور که رم متورم شد و منحط شد، کولوسئوم به طور فزاینده ای به فضایی برای تماشای وحشیانه تبدیل شد، جایی که حیوانات وارداتی عجیب و غریب، مردان محکوم را برای لذت تماشاگران از هم جدا می کردند. به یاد دارم که فهمیدم کولوسئوم پس از غارت رم در سال 410 پس از میلاد متروکه شد.
اخیراً فهمیدم که این درست نیست. کولوسئوم هرگز به طور کامل متروک نشد. بیش از یک قرن بعد، مدتها پس از آنکه پادشاه ویزیگوتها رم را درنوردید، شکار حیوانات همچنان در آنجا برگزار میشد – هرچند کوچکتر، با گوزن به جای ببر.
با از کار افتادن سازمان مرکزی، دستفروشان غرفهها را میکشیدند تا مردم را به نمایشگاههای جانبی بکشانند، در حالی که صنعتگران فروشگاههای ویژه راهاندازی میکردند، کمی شبیه به روشی که کاربران توییتر اکنون ناامیدانه دنبالکنندگان خود را به سمت حسابهای خود در پلتفرمهای دیگر هدایت میکنند و «استادان کسبوکار نخبه» هستند. برای تبلیغ طرحهای رمزنگاری خود در نظرات وارد میشوند. کاربران توییتر اکنون آخرین توییت خود را تصور می کنند که به عنوان لحظه ای در تاریخ جاودانه شده است:درست زمانی که من چیزی تشنهای درباره روح پل نیومن شلیک میکنم… سایت برای همیشه خراب میشود.اما به احتمال زیاد توییتر برای مدتی طولانی مانند کولوسئوم خراب خواهد شد و ما هرگز نمیدانیم که آیا در پایان با شکوه و خندهدار آن شرکت میکنیم یا خیر. من در واقع فکر میکنم که چشمانداز نابودی سریع توییتر – در هفتهها یا ماهها – در حال حاضر به عنوان یک فانتزی عمل میکند. این یک خیال است که کاربران را از نیاز به قضاوت در مورد نقطه ای که واقعاً خطرناک یا بی فایده شده است، بی نیاز می کند.