برگشت در آوریل من 12 دلار برای شرکت در یک رویداد مجازی با میلیاردر 30 ساله رمزارز سام بنکمن-فرید پرداخت کردم. حدود 45 نفر دیگر برای Zoom ثبت نام کردند که میزبان آن Manny Yekutiel، یک سازماندهنده دموکرات مستقر در سانفرانسیسکو و صاحب مکان همنام مدنی Manny’s بود.
یکوتیل یک پرسشگر مهربان اما زیرک است که در مقابل پسزمینهی پولکیهای صورتی تند نشسته و SBF (همانطور که او شناخته میشود) روی برنامهها و مقررات رمزنگاری، مفاهیم آزادی و آزادی، و ابزارهای بالقوه مخربی که ممکن است در خدمت بازی آخر نوعدوستی مؤثر باشد، تحت فشار قرار داده است. . SBF، که از اتاق تاریک واشنگتن، دی سی، هتل تماس گرفت، به نظر از پاسخهای خودش راضی بود. او همچنین در طول زوم 50 دقیقهای پریشان به نظر میرسید، نگاهش سرگردان بود و صورتش به طور متناوب روشن میشد و نشانهای از باز شدن برنامه دیگری بود. لیگ افسانه ها? شاید. در هر صورت، با درک بیشتر از هیاهو، کنار نرفتم – یا لپ تاپم را نبستم.
این یک SBF متفاوت بود که این هفته برای یک مصاحبه مستقیم با اندرو راس سورکین، روزنامهنگار مالی تیغ تیز نشست. بازوی راست کارآفرین ارز دیجیتال مدام میلرزید و او ناراحت به نظر میرسید. SBF در یک نقطه گفت: «ببین، من ماه بدی را پشت سر گذاشتم، چیزی که ممکن است سال 2022 را دست کم گرفته شود.
در هفتههای اخیر، صرافی 32 میلیارد دلاری SBF، FTX، کاملاً از بین رفته است. سرمایه گذاران میلیون ها ضرر کرده اند. ثروت تئوریک خود SBF کاهش یافته است. سرمایه گذاران برجسته سعی کرده اند ارتباطات خود را با او از بین ببرند. و به نظر می رسد که واندرکایند زمانی قادر به پاسخگویی مستقیم به سؤالات مربوط به مقصر بودن خود در آنچه که به طور فزاینده ای به عنوان یک طرح رمزنگاری متقلبانه تلقی می شود، نیست. او به سورکین گفت: “من به همان اندازه که می دانم صادق بودم.” “من از زمان هایی که دروغ گفته ام اطلاعی ندارم.” (این بستگی به معنای کلمه دارد است، است.)
آیا نشانههایی وجود داشت که نشان میداد FTX خانهای از کارتها بود و شاید بنیانگذار جوان آن نمیدانست که کدام راه است؟ پاسخ تا حدی مشروط به شک و درک ذاتی فرد از دسیسه های بازار ارزهای دیجیتال است. پاسخ کوتاه: بله. طبق گزارشها، دادستانهای فدرال ماهها قبل از سقوط FTX در حال بررسی آن بودند. اما دلایل دیگری برای شک و تردید نسبت به یک کارآفرین اثبات نشده وجود داشت که به نظر می رسید بیش از حد مایل به تجسم دره سیلیکون، کهن الگوی نابغه دیوانه است. پس چرا ما – سرمایه گذاران، شیاطین رمزارز، رسانه ها – دوباره با آن همراهی کردیم؟ یا، به عنوان نویسنده و معروف، آناند جیریداراد، بدبین به میلیاردر آن را قرار دهید“تنها برداشت من از مصاحبه SBF این است که نمی دانم چرا به مردان بسیار محدود و نیمه بالغ با کلیدهای رفاه و جامعه ما اعتماد می کنیم… او چیز کمی برای آموزش دارد. چیزهای زیادی برای یادگیری. به نوعی، بسیاری آن را به عقب برداشتند.»
من این سوال را از مارگارت اومارا، استاد تاریخ در دانشگاه واشنگتن و نویسنده کتاب پرسیدم کد: دره سیلیکون و بازسازی آمریکا. اومارا بلافاصله گفت: همه سفر قهرمان را دوست دارند. ما هنوز بر این ایده که نابغه عجیب و غریب دست به کارهای خارقالعاده میزند متمرکز هستیم.
اومارا خاطرنشان میکند که مردم همچنان از بیل گیتس، ادم بزرگی که رهبری یک شرکت فوقالعاده متحول کننده را بر عهده گرفت، به عنوان نمونه بارز یاد میکنند. یک نسل بعد این دو دانشمند کامپیوتر به نامهای لری و سرگی بودند که نه تنها یک پورتال جستجوی تمیز و بینظم به جهان ارائه کردند – پادزهری برای آشفتگی پاپ آپ اواخر عصر داتکام – و دفاتر پر از لوبیا را به کارمندان خود ارائه کردند. اما آنها همچنین کنترل طبقه خاصی از سهام دارای حق رای شرکت خود را حفظ کردند. بزرگترین نوآوری آنها شاید جستجو نبود، بلکه “کنترل بنیانگذار” بود.