در این مرحله، وقتی می گویید «بلاک چین»، دو واکنش دریافت می کنید: چشم درهم زدن و اخراج یا شور هیجان انگیز در پتانسیل پول سریع. اما لازم نیست که یا/یا باشد. سیستمی که بیت کوین را تقویت می کند، می تواند قدرت را از بانک های مرکزی بگیرد، اعتماد را به زنجیره های تامین بسازد، و مالکیت را در متاورس مدیریت کند، اما همچنین می تواند در میان هرج و مرج و هیاهو، فناوری که به دنبال یک مورد استفاده است، به هیچ شود.
بلاک چین اصلی دفتر کل غیرمتمرکز پشت ارز دیجیتال بیت کوین است. دفتر کل شامل دستههای مرتبط تراکنشهایی است که بهعنوان بلوک شناخته میشوند و یک نسخه مشابه در هر یک از تقریباً 60000 رایانهای که شبکه بیتکوین را تشکیل میدهند ذخیره میشود. هر تغییر در دفتر کل به صورت رمزنگاری امضا می شود تا ثابت کند شخصی که بیت کوین را منتقل می کند مالک واقعی است. هیچ کس نمی تواند سکه ها را دو بار خرج کند زیرا به محض اینکه یک تراکنش در دفتر ثبت شود، هر گره در شبکه از آن مطلع خواهد شد.
نتیجه: هیچ کاربر بیت کوین مجبور نیست به شخص دیگری اعتماد کند زیرا هیچ کس نمی تواند سیستم را تقلب کند.
سایر ارزهای دیجیتال این ایده اصلی را تقلید کردهاند و اغلب سعی میکنند با ساختن ارزهای دیجیتال بر روی بلاک چینهای جدید، مشکلات درک شده با بیتکوین را حل کنند. اما برخی فکر میکنند که نوآوری واقعی ارز دیجیتال نیست، بلکه یک دفتر کل غیرمتمرکز و امن رمزنگاری شده است. منشا ماهی، مواد معدنی و ساعت های رولکس را به طور شفاف ردیابی کنید. و رای گیری، قراردادها و با ظهور متاورس، هر چیز دیگری را به طور ایمن دیجیتالی کنید.
دفاتر غیرقابل تغییر در تجارت نیز مزایایی دارند. بانکهای بزرگ در حال آزمایش بلاک چینهای خصوصی هستند تا با حفظ اعتماد، کارایی معاملات را افزایش دهند، شرکتها انطباق داخلی را دنبال میکنند و خردهفروشان در حال پاکسازی زنجیرههای تامین هستند. اما با چند استثنای قابل توجه، این موارد استفاده به جای تغییر واقعی در استفاده از بلاک چین برای تجارت، آزمایشات یا آزمایشات محدود باقی می مانند.
و جای تعجب نیست. هر چیزی که دنیای ارزهای دیجیتال را تحت تأثیر قرار می دهد، درخششی از هرج و مرج دارد. ارزش بیت کوین از 5600 دلار در سال 2020 به 48000 دلار در سال 2021 افزایش یافت و سپس به 13600 دلار در سال 2022 سقوط کرد. چه در حال افزایش باشد و چه مارپیچی ماه به ماه تغییر می کند، اگرچه ارزش آن بدون شک بیشتر از آن چیزی است که چند سال پیش انتظار می رفت.
معلوم شد که برخی از ارزهای دیجیتال چیزی بیشتر از طرحهای هرمی هستند، در حالی که هکرها با موفقیت میلیونها دلار را از معاملهگران رمزارز به سرقت بردهاند. حتی استیبلکوینهای متصل به دلار، مانند آنهایی که توسط غولهای صنعت حمایت میشوند، سقوط کردهاند – لیبرای فیسبوک پس از سالها شکست در سال ۲۰۲۲ تعطیل شد. در همین حال، ایدههایی مانند ICO و NFT برای برخی میلیونها سود میآورند و قبل از محو شدن از کانون توجه، در میان اتهامات کلاهبرداری از بین میروند.
و سپس رسوایی هایی مانند FTX به وقوع پیوست. صرافی ارزهای دیجیتال در نوامبر 2022 سقوط کرد و میلیاردها وجوه مشتری از بین رفت و تحقیقات مربوط به کلاهبرداری جنایی را آغاز کرد که منجر به دستگیری سام بنکمن-فرید، یکی از بنیانگذاران آن شد.
حتی قبل از رسوایی FTX، صنعت کریپتو دچار بحران اعتماد شد و سقوط ارزش ها باعث اخراج رهبران صنعت مانند Coinbase شد. برخی ممکن است استدلال کنند که این درد مرگ ایدهای است که هرگز واقعاً پاهای خود را پیدا نکرد، اما ممکن است فقط دردسرهای فزایندهای باشد تا ارزهای دیجیتال و دفتر کل توزیع شده که آنها را قادر میسازد مستقر شوند و هدف واقعی پیدا کنند.
هنوز خیلی زود است که بگوییم کدام آزمایش، در صورت وجود، باقی خواهد ماند: پول غیرمتمرکز یا انطباق شرکتی؟ قراردادهای ایمن خودکار یا ردیابی زنجیره تامین؟ رای دیجیتال یا هنر مجازی در فراجهان؟ دفتر کل شرکت های خصوصی یا بلاک چین های غیرمتمرکز عمومی؟ اما ایده ایجاد پایگاههای اطلاعاتی ضد دستکاری توجه همگان از فنآوران آنارشیست گرفته تا بانکداران را به خود جلب کرده است.
اولین بلاک چین
نرم افزار اصلی بیت کوین در ژانویه 2009 برای عموم منتشر شد. این نرم افزار منبع باز بود، به این معنی که هر کسی می توانست کد را بررسی کرده و دوباره از آن استفاده کند.
و بسیاری دارند. در ابتدا، علاقه مندان به بلاک چین به دنبال بهبود ساده بیت کوین بودند. Litecoin، یکی دیگر از ارزهای مجازی مبتنی بر نرم افزار بیت کوین، به دنبال ارائه تراکنش های سریع تر است. یکی از اولین پروژههایی که بلاک چین را بیشتر از ارز مورد استفاده قرار داد Namecoin بود، سیستمی برای ثبت نامهای دامنه «bit.» که از سانسور دولتی طفره میرفت.
Namecoin سعی میکند این مشکل را با ذخیرهسازی ثبتهای دامنه .bit در یک بلاک چین حل کند، که از نظر تئوری امکان تغییر اطلاعات ثبتنام را برای هیچکس بدون کلید رمزگذاری غیرممکن میکند. برای توقیف یک نام دامنه .bit، یک دولت باید مسئول سایت را پیدا کرده و آنها را مجبور به تحویل کلید کند. سکههای دیگر، که به عنوان آلتکوین نیز شناخته میشوند، ماهیت کمتری داشتند – بهویژه DogeCoin مبتنی بر میم محبوب.
در سال 2013، استارتآپی به نام اتریوم مقالهای را منتشر کرد که در آن ایدهای را بیان میکرد که قول میداد بدون نیاز به شروع از صفر یا تکیه بر نرمافزار اصلی بیتکوین، نرمافزار مبتنی بر بلاک چین را برای کدنویسها آسانتر کند.
این باعث شد تا از برنامه های فقط ارزی دور شویم. دو سال بعد، اتریوم از پلتفرم خود برای «قراردادهای هوشمند» رونمایی کرد، برنامههای نرمافزاری که میتوانند توافق را بدون دخالت انسان اجرا کنند. به عنوان مثال، می توانید یک قرارداد هوشمند برای شرط بندی بر روی آب و هوای فردا ایجاد کنید. شما و شریک قمارتان قرارداد را در شبکه اتریوم آپلود میکنید و سپس کمی ارز دیجیتال ارسال میکنید که نرمافزار اساساً آن را در امان نگه میدارد. روز بعد، نرم افزار آب و هوا را بررسی می کرد و درآمد خود را برای برنده ارسال می کرد. تعدادی از «بازارهای پیشبینی» بر روی این پلتفرم ساخته شدهاند که به مردم امکان میدهد روی نتایج جالبتری شرطبندی کنند، مانند اینکه کدام حزب سیاسی در انتخابات پیروز میشود.
تا زمانی که نرم افزار به درستی نوشته شده باشد، نیازی به اعتماد به کسی در این تراکنش ها نیست. اما معلوم می شود که اگر بزرگ است. در سال 2016، یک هکر ارز سفارشی اتریوم را به ارزش 50 میلیون دلار برای یک سیستم سرمایه گذاری دموکراتیک در نظر گرفت که در آن سرمایه گذاران پول خود را جمع کرده و در مورد نحوه سرمایه گذاری آن رای می دادند. یک خطای کدگذاری به یک فرد ناشناس اجازه داد تا با پول نقد مجازی کنار بیاید. درس: حذف انسان ها از تراکنش ها، با یا بدون بلاک چین، سخت است.
ICO Boom and Crash
و سپس عجله طلای ICO آمد. اتریوم و سایر پروژههای مبتنی بر بلاک چین از طریق روشی بحثبرانگیز به نام «ارائه اولیه سکه» سرمایه جمعآوری کردند. در یک ICO، سازندگان ارزهای دیجیتال جدید، معمولاً قبل از اینکه نرم افزار و فناوری زیربنای آن را به پایان برسانند، مقدار معینی از ارز را می فروشند.
ایده این است که سرمایهگذاران میتوانند در همان ابتدای کار وارد شوند و در عین حال به توسعهدهندگان بودجه لازم برای تکمیل فناوری را بدهند. نکته مهم این است که این پیشنهادات به طور سنتی خارج از چارچوب نظارتی برای محافظت از سرمایه گذاران عمل می کنند.