تایر نیکولز بود عکاسی که چشم به جهان طبیعت دارد. او به ویژه به پرتره منظره، آرامش و معصومیت آن کشیده شد. گفته می شود که نیکولز دوست داشت عدسی خود را به سمت آسمان ببرد تا نور خورشید را قبل از اینکه در افق حل شود، ثبت کند. هنگامی که او پس از گرفتن عکس در 7 ژانویه به خانه می رفت، توسط پلیس ممفیس دستگیر شد و اتفاقی که بعدا افتاد به همان اندازه غم انگیز بود که به طور وحشتناکی عادی است. تایر نیکولز در 29 سالگی مرد.
شعر شومی پیرامون آخرین لحظات نیکولز وجود دارد که نشان میدهد چگونه ویدیوی دستگیری او را قاب میکند، بدون تمام زیبایی و امید. نیکولز به عنوان یک عکاس، در شگفتی های ساده اطراف خود طنین انداز یافت. آخرین عکسهای ضبطشده از او، چشم خلاق او و آنچه هنرش در آرزوی آن بود را زیر و رو میکند: آنها نشان میدهند که نهادهای قدرت چقدر ترسناک، طبیعتاً نازیبا و بیاهمیت هستند.
به درخواست مادر نیکولز، RowVaugn Wells، ویدیوی توقف ترافیک نیکولز در 27 ژانویه، یک جمعه، عمومی شد. شاید به امید کاهش شوک این فیلم، اداره پلیس این ویدئو را در شب منتشر کرد، لحظه ای که گفتگوی آنلاین معمولاً به سمت تعادل خم می شود. اما فریاد اولیه ویدیو قطع نمی شود. مانند بسیاری از مادران سیاه پوست قبل از خود، ولز به قدرت تصویر علاقه مند است، درست مانند پسرش، و همه چیز را که تصاویر واضح می سازد. او میخواست دنیا شاهد وحشیگری باشد که توسط افسران متهم به حمله مرگبار به پسرش به نمایش گذاشته میشود. همه جایش کبود بود. سرش مثل هندوانه ورم کرده بود. گردنش به خاطر تورم داشت متلاشی شده بود. گردنش را شکستند. بینی پسرم [looked] ولز در مصاحبه ای با سی ان ان از آنچه که هنگام ملاقات نیکولز در بیمارستان دید، گفت.
آنلاین، هوای پرتنش در جدول زمانی من موج می زد. چنین ضبطهایی کشش غیرطبیعی دارند. هیبت منحرف شده از تماشایی امری اجتناب ناپذیر از زندگی معاصر است. آنها نشان می دهند که چگونه با هر TikTok ویروسی یا کلیپ خبری که در توییتر ارسال می شود، ما مشروط شده ایم که تماشا کنیم، واکنش نشان دهیم، و به سرعت ادامه دهیم. اما آنچه در ویدیوی نیکولز ذاتی است را نمی توان به راحتی از بین برد. ضبط یک واقعیت تلخ از وجود سیاه را تأیید می کند: بیشتر اوقات، زندگی ما فقط به عنوان یک شرط از وضعیت باقی می ماند.
برای درک زرده پلیس آمریکا، درک ماهیت نهادهای آمریکایی، چگونگی و برای چه کسی فعالیت می کنند. باور اینکه افسران سیاهپوست به طور متفاوتی نسبت به افسران غیرسیاهپوست در ایستگاههای ترافیکی قرار میگیرند، یکی از اشتباهات بزرگ اصلاحات پلیس است. موجودی که قدرت را انباشته می کند، تنها به دنبال حفظ و جسور کردن آن است. همانطور که ضرب المثل قدیمی می گوید: همه افراد پوست، هم خانواده نیستند.
ما اکنون می دانیم که نیکولز در برابر یک غیرممکن بود. فرار از آنچه پنج افسر از او خواستند وجود نداشت، گروهی از آموزش های درگیری. تحقیق توسط را نیویورک تایمز دریافتند که افسران “انبوهی از دستورات” – در مجموع 71 – طبق تجزیه و تحلیل – “که گیج کننده، متناقض و گاهی اوقات حتی غیرممکن بود اطاعت کنند.”