در نگاه اول، به نظر می رسد که ناکامی بانک سیلیکون ولی یک هجمه مالی قطع شده است. مدیرانی که شانزدهمین بانک بزرگ در ایالات متحده را اداره میکنند، در برخورد با شرایطی که اتفاقی به نظر میرسید، انتخابهای اشتباهی انجام دادند – فهرستی از مشتریان، همراه با سرمایهگذاری خطرپذیر، تحویل میلیاردها دلار پول نقد برای ذخیره در خزانه موسسه. اما رهبران بانک در مورد خطرات افزایش نرخ بهره و تورم اشتباه ارزیابی کردند. آن را با یک رکود فناوری کوچک همراه کنید و صفحات گسترده بانک شروع به تغییر رنگ کردند. هنگامی که اخبار از وضعیت خطرناک آن به گوش رسید، سپرده گذاران وحشت زده پول خود را بیرون کشیدند. پس از تصرف دولت، پول همه امن بود.
اما اگرچه هیچ سپرده گذار پولی را از دست نداده است، اما این حماسه مانند یک رویداد آسیب زا به نظر می رسد که پیامدهای آن برای ماه ها یا حتی سال ها باقی خواهد ماند. چیزهایی اتفاق افتاد که نمیتوانیم آنها را ببینیم. حماسه SVB مرا به یاد چیزی می اندازد که همسرم، یک گزارشگر جنایت واقعی، وقتی از مردم می پرسند که چرا داستان های قتل را بسیار جالب می بیند، می گوید. او میگوید یک قتل، اعمالی که قبلاً خصوصی و پوشیده شده بود را نشان میدهد که نحوه زندگی مردم را مشخص میکند. در جریان بررسی جنایت، زندگیهایی که از بیرون ایدهآل به نظر میرسند، بهعنوان بستری از راز و دروغ آشکار میشوند.
از بانک شروع کنید. همانطور که به طور گسترده گزارش شده است – فقط در حال حاضر با نگاهی انتقادی – بانک سیلیکون ولی نه تنها بانک منتخب در بین شرکت های سیلیکون ولی بود، بلکه یک تشویق کننده خوشحال کننده برای فرهنگ استارتاپ بود. VCها و فرشتگانی که سرمایه شرکتهای جدید را تأمین میکنند، به طور معمول کارآفرینان را به بانک میفرستند، بانکی که اغلب هم حسابهای شرکت و هم امور مالی شخصی بنیانگذاران و مدیران را اداره میکند. SVB با افراد فناور – و باغداران، بخش دیگری که عمیقاً در آن بودند، مهمانی میکرد. برخی از بانکداران در دفاتر خود یخچال های شراب داشتند. سلود!
به طور معمول، قبل از اینکه من یک بانکدار شوم، باید خانوادهام را گروگان نگه میداشتم – من مردی را به تصویر میکشم که دکمههایش را به کار گرفته بود که مری پاپینز را استخدام کرد. اما اگر بانکداری دنیای مهمانیها، کابرنههای گرانقیمت، و سرکشی با نابغههایی بود که میلیونها دلار را در بانک نگه میدارند و وامهای مسکن بزرگ میگیرند، ممکن است متفاوت فکر کنم. به هر حال، SBV به اشتراک گذاشت و شاید حال و هوای آزادانه ی swashbuckler هایی را که خدمت می کرد تقویت کرد. این چیزی نیست که شما لزوماً از یک امانت دار بخواهید. و همانطور که در این هفته متوجه شدیم، مدیر عامل SVB گزارش شده است که یکی از بدترین کارهایی که یک بنیانگذار می تواند انجام دهد، فروختن سهام در زمانی که مشکلی در پیش است، انجام داده است.
وقتی این مشکل پیش آمد، ما همچنین چیزهای زیادی در مورد اربابان سرمایهگذاری دره یاد گرفتیم که میلیونها دلار به بنیانگذاران میدهند تا سریع حرکت کنند و چیزهایی بسازند. هنگامی که اخبار در مورد نقاط ضعف SVB به بیرون درز کرد، VC هایی که خود را به عنوان باهوش ترین افراد فناوری معرفی می کردند، یک انتخاب داشتند: کمک به تقویت شریک مالی که دارایی های صنعت را در اختیار دارد یا فوراً سرمایه خود را جمع آوری کنند. دوره دوم باعث ایجاد هراس می شود که فاجعه ای را برای اکوسیستم استارتاپی تضمین می کند – اما نه شما، چون شما در صف اول بودید.
علیرغم سالها صحبت در مورد اینکه چگونه شرکتها در دنیای فناوری در یک ماموریت مشترک سودمند متحد میشوند، برخی از بزرگترین بازیگران وارد حالت حفظ خود شدند و اساساً تپانچه شروع را برای یک عملیات بانکی شلیک کردند. یکی از رهبران برجسته کمک مالی، صندوق بنیانگذاران پیتر تیل بود که به زودی متوجه مشکلات SVB شد و به همه شرکتهایش توصیه کرد که هر چه سریعتر از آن خارج شوند. با انتشار اخبار، یک بانک کلاسیک شکل گرفت، با سایر شرکت های VC که اصرار به خروج دارند، تا زمانی که اتصال آنلاین با SVB برای انتقال وجوه غیرممکن شد. زمانی که گروهی از VCها گرد هم آمدند تا از SVB پشتیبانی کنند، درهای مجازی آن بسته شد. در عجله دیوانهوار به سمت قایقهای نجات، صدها شرکت روی عرشه سرگردان شدند. هنگامی که شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) جمعه گذشته بانک سیلیکون ولی را تصاحب کرد، در حالی که تمام فعالیت ها متوقف شد، کسانی که دارایی آنها در این بانک به مراتب از سقف 250000 دلار در حساب های بیمه شده فراتر رفت، واقعاً با ورطه مواجه شدند.