جوتزو میگوید: «ما میبینیم که در استرالیا به خوبی اجرا میشود: توجه جدی به کاهش انتشار گازهای گلخانهای داخلی، و سیاست دوری کامل از پرداختن به جنبههای صادراتی.» دولت استرالیا که در سال 2022 انتخاب شد، هدفی را برای انتشار صفر خالص تا سال 2050 تعیین کرده است، اما از ممنوعیت هرگونه پروژه جدید زغال سنگ یا گاز خودداری می کند. صدها میلیون دلار برای باتریهای محلی، بانکهای خورشیدی و شارژ خودروهای برقی وعده داده است، با این حال این کشور دومین صادرکننده بزرگ زغال سنگ در جهان است و سومین ذخایر بزرگ زغالسنگ را دارد.
با توجه به رکوردشکنی های اخیر خشکسالی، دما، آتش سوزی در جنگل ها و سیل، می توان انتظار داشت که دولت استرالیا در ادامه استخراج زغال سنگ، نفت و گاز تجدید نظر کند. اما پولی همینگ، مدیر برنامه آب و هوا و انرژی در اندیشکده مستقل مؤسسه استرالیا در کانبرا، میگوید که دولت برای انجام این کار بیش از حد به صنعت پایبند است. «سیاست های اقلیمی به طور کامل زیر و رو شده است. صنعت استانداردهای آب و هوایی را تعیین می کند که از دولت ها می خواهند.» این نفوذ از طریق کمکهای مالی سیاسی، لابیگران صنعت (که اغلب خود سیاستمداران سابق و کارکنان سیاسی هستند) و کمپینهای ترساندن علیه اقدامات دولت در مورد تغییرات آب و هوایی اعمال میشود. همینگ میگوید: «ترس انگیزهای بسیار قویتر از امید یا خوشبینی است، و بنابراین دولتها بلافاصله عقبنشینی میکنند.
هیچ منطق اقتصادی برای این وجود ندارد. دولت استرالیا هر سال حدود 11 میلیارد دلار استرالیا (7.36 میلیارد دلار آمریکا) به سوخت های فسیلی یارانه می دهد، در حالی که صنعت سوخت های فسیلی افراد کمتری نسبت به مک دونالد استخدام می کند. همینگ می گوید که اکثر شرکت های استخراج و فروش ذخایر سوخت فسیلی استرالیا متعلق به خارجی هستند و مالیات کمی به خزانه استرالیا می پردازند و بیشتر آنچه استخراج می شود صادر می شود. با این حال، این “مشتی فوق العاده کوچک از منافع شرکتی واقعا قدرتمند” هنوز هم بر آن حاکم است.
با توجه به اینکه نویسندگان IPCC بیان می کنند که مزایای اقتصادی و اجتماعی کاهش تغییرات آب و هوایی بسیار بیشتر از هزینه ها خواهد بود، طعنه آمیز است. هزینه اقتصادی آلودگی هوا به تنهایی – که در سال 2018 حدود 2.9 تریلیون دلار در سراسر جهان تخمین زده شد و همچنین جان 4.5 میلیون نفر را در آن سال گرفت – بسیار بیشتر از هزینه های اقدامات تغییرات آب و هوایی است. گزینههای کاهش مانند انرژی باد و خورشید، زیرساختهای سبز، بهرهوری انرژی، برقرسانی سیستمهای شهری و کاهش ضایعات مواد غذایی به طور فزایندهای در مقایسه با تجارت معمول مقرون به صرفه هستند.
سامانتا گراس، مدیر ابتکار امنیت انرژی و آب و هوا در مؤسسه بروکینگز در واشنگتن، میگوید علیرغم نیاز به کربنزدایی، یک بخش انرژی چند تریلیون دلاری نمیتواند صرفاً یک سکه به دست آورد. گروس میگوید: «ما باید سیستمی را که داریم تغذیه کنیم، در حالی که آن را تغییر میدهیم. سیستم انرژی که از این سوختهای فسیلی استفاده میکند، آنقدر سریع تغییر نمیکند که ما به آنها نیاز نداشته باشیم.» گراس میگوید که بحران گاز اخیر ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین این را نشان میدهد، برخی از کشورهای اروپایی نیروگاههای قدیمی زغالسنگ را راهاندازی مجدد میکنند تا با وجود افزایش استقرار انرژیهای تجدیدپذیر، شکاف انرژی را که هنوز وجود دارد، پر کنند.
و گراس استدلال میکند که تا زمانی که تقاضا برای سوختهای فسیلی وجود داشته باشد، صنعت عرضه را تامین خواهد کرد. او میگوید: «مبارزه با تغییرات آب و هوایی از نظر عرضه بسیار سخت خواهد بود، دلیل آن این است که سوختهای فسیلی فراوان هستند. او استدلال میکند که روی طرف تقاضای این معادله تمرکز شود: سیاستها و مقررات بیشتری که باعث دور شدن از سوختهای فسیلی میشود، مانند سرمایهگذاری بیشتر در انرژیهای تجدیدپذیر، اقدامات بزرگتر و سریعتر برای برقرسانی بخش حملونقل، و استفاده از مکانیسمهای قیمتگذاری کربن. تشویق و حمایت از جذب فناوری های کم انتشار