نیم قرن پیش از این، گروه کوچکی از متفکران محترم که خود را باشگاه رم می نامیدند گرد هم آمدند تا یک سوال خاردار را بجوند: چه اتفاقی می افتد اگر بشریت به مصرف منابع محدود جهان به گونه ای بی حد و حصر ادامه دهد؟ تلاشهای آنها مقاله معروف در سال 1972 «محدودیتهای رشد» را تولید کرد که در آن آنچه را که ممکن است در کمین بشریت باشد الگوبرداری کردند.
عکس قشنگی نبود آنها پیش بینی کردند که جهان در مسیری قرار دارد که از ظرفیت خود برای حمایت از ادامه رشد در مقطعی در نیمه اول این قرن فراتر رود. ادامه تجارت طبق روال معمول – سوزاندن منابع در عین آلودگی محیط زیست و پمپاژ کربن – منجر به “کاهش ناگهانی و غیرقابل کنترل” در تولید مواد غذایی، جمعیت و تولید صنعتی تا پایان قرن بیست و یکم خواهد شد. یا به زبان ساده، فروپاشی جهانی.
50 سال به سرعت به جلو، و بشریت هنوز در مشکل عمیق است. در سال 2020، گایا هرینگتون، اقتصاددان، مدل سازی کلوب رم را مجدداً بررسی و به روز کرد تا ببیند آیا ما از این مسیر وحشتناک خارج شده ایم و متوجه شده ایم که به سختی سوزن را حرکت داده ایم. اما در حالی که ما هنوز در این مسیر وخیم هستیم، همه امیدها از بین نمی رود. WIRED با هرینگتون صحبت کرد تا بفهمد او فکر میکند چه اتفاقی میافتد، چگونه بشر میتواند از آینده خود محافظت کند، و چگونه ما فرصتی داریم که نه تنها زنده بمانیم، بلکه رشد کنیم.
این مصاحبه برای وضوح و طولانی بودن ویرایش شده است.
وایرد: شانس بشریت در حال حاضر برای اجتناب از فروپاشی جهانی را چگونه توصیف می کنید؟
گایا هرینگتون: خیلی خلاصه، ما در یک لحظه اکنون یا هرگز هستیم. آنچه ما در پنج تا 10 سال آینده انجام خواهیم داد، سطح رفاه بشریت را برای بقیه قرن تعیین خواهد کرد. از نظر آب و هوا، از نظر تنوع زیستی، نقاط اوج زیادی در حال نزدیک شدن هستند. بنابراین – پارادایم فعلی خود را تغییر دهید، در غیر این صورت رفاه ما باید کاهش یابد.
شما نمی توانید در یک سیاره محدود رشد بی نهایت داشته باشید. ما گزینه ای برای ادامه رشد برای همیشه نداریم. به همین سادگی.
وقتی دوباره از کار باشگاه رم بازدید کردید، متوجه شدید که ما در طول 50 سال گذشته مسیر خود را تغییر ندادهایم. اگر همینطور که هستیم ادامه دهیم، بعد چه می شود؟
همه چیز به هم مرتبط است. ما بسیار به هم وابسته هستیم، بنابراین اقتصاد ما 100 درصد در جامعه و جامعه ما 100 درصد در طبیعت جا افتاده است. در یک سیستم، وقتی شروع به خراب شدن می کند، می توانید ببینید که شروع به سوسو زدن می کند. بنابراین شما دارای بحرانهای اجتماعی، بحرانهایی در حکومتداری هستید – افزایش پوپولیسم و خشونت سیاسی، کاهش اعتماد – و البته ما اکنون بحرانهای زیستمحیطی داریم – سیل و خشکسالی.
اینها علائم هشدار دهنده هستند، زیرا سیستم همیشه در تلاش است تا تعادل خود را حفظ کند. اما شما نمی خواهید به نقطه اوج برسید. شما می خواهید به سوسو زدن توجه کنید.
آنها را نادیده بگیرید، و به طور کلی، جهان بسیار کمتر پایدار و خوشایند خواهد بود، زیرا چیزهایی مانند هوای تمیز، آب تمیز، و غذای مغذی سخت تر به دست می آیند. پیشبینی دقیق برای هر مکانی دشوار است، زیرا ما قبلاً هرگز چنین وضعیتی را تجربه نکردهایم، اما بخشهایی از جهان غیرقابل سکونت میشوند و بلایای شدیدتر و مکرر آب و هوایی و شکست محصول را تجربه میکنیم. مهاجرت های انبوه به احتمال زیاد از نظر اندازه و فراوانی افزایش می یابد.