شرکتهای بومی دیجیتالی با ارائهها و خدمات مبتنی بر نرمافزار بر چشمانداز محصولات و خدمات هوشمند تسلط یافتهاند. اما این ممکن است در حال تغییر باشد. یک نظرسنجی در سال 2022 از مدیران و رهبران ارشد در 1000 تولیدکننده سنتی در 11 کشور نشان داد که چگونه آنها برای آینده ابزار جدیدی را آماده می کنند و چگونه از محصولات و خدمات هوشمند برای محافظت و رشد امتیازات خود استفاده می کنند یا برنامه ریزی می کنند. شرکتهای مورد بررسی شامل خودروسازی، محصولات مصرفی، تولیدکنندگان با فناوری پیشرفته، تجهیزات پزشکی، و تولیدکنندگان صنعتی، همراه با ارائهدهندگان انرژی و آب و برق بودند. هدف ارزیابی این بود که آیا و چگونه این سازمانها به دنبال محصولات و خدمات هوشمند جدید مانند خودروهای متصل، نظارت بر سلامت از راه دور، دستگاههای خانه هوشمند و موارد دیگر، به بومیان دیجیتال نزدیک میشوند یا خیر. این تغییر برای محصولات و خدمات مصرف کننده و B2B اعمال می شود.
این نظرسنجی نشان داد که 59 درصد از این شرکتهای سنتی B2C و B2B در حال حاضر «چشماندازها و استراتژیهای کاملاً تعریفشده» برای محصولات و خدمات هوشمند دارند، و در حال حاضر «مزایای قابلتوجهی را در قالب جریانهای درآمدی جدید و سودآور دریافت میکنند. افزایش وفاداری و رضایت مشتری؛ بهره وری بیشتر؛ کاهش هزینه کل مالکیت؛ و مزیت رقابتی را بهبود بخشید.» 41 درصد باقیمانده از سازمانهای مورد بررسی روی چشماندازها و استراتژیها کار میکنند، اما اغلب با چالشهایی مواجه میشوند که میتواند دسترسی آنها به ارزش کاملی را که محصولات و خدمات هوشمند میتوانند ارائه کنند، به تأخیر بیندازند یا مانع شوند.
باز کردن ارزش محصولات و خدمات هوشمند
محصولات و خدمات هوشمند، متصل، دارای حسگر فعال و کنترلشده با نرمافزار بهطور یکپارچه از طریق APIها و پلتفرمها با اکوسیستم گستردهتر تعامل دارند. آنها را می توان به طور مداوم بر اساس بازخورد زمان واقعی افزایش داد. آنها میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده و ابزارهای مشابه، تجربیات مشتری فوقالعادهای را ارائه دهند.
فرصتی برای سرویس دهی
شاید مهمتر از همه، محصولات و خدمات هوشمند فرصتی را برای سرویس دهی ایجاد کنند. به عنوان مثال یک تولیدکننده صنعتی را در نظر بگیرید که فقط تجهیزات یا تجهیزات را به اضافه تعمیرات برنامه ریزی شده می فروشد. آنها می توانند یک سرویس هوشمند ایجاد کنند که سطح مشخصی از زمان به روز محصول را برای مشتریان خود تضمین کند. سازنده تجهیزات هوشمندی را ارائه میکند که از حسگرها، تجزیه و تحلیل دادهها و AI/ML برای ارائه تعمیر و نگهداری پیشبینیشده استفاده میکند، که به جلوگیری از قطعیهای برنامهریزی نشده و خرابیها کمک میکند و میتواند تعداد تماسهای سرویس برنامهریزیشده بر اساس تقویم یا ساعت را کاهش دهد، به طوری که خدمات میدانی فقط انجام میشود. زمانی مورد نیاز است که یک قطعه از تجهیزات نیاز به توجه پیشگیرانه دارد.
این نظرسنجی نشان داد که تولیدکنندگان انتظار دارند ارزش فوقالعادهای را از سرویسدهی تولید کنند، که «کلید ایجاد ارزش، تقویت رشد و افزایش انعطافپذیری در سازمانها است». در سه سال آینده، 43 درصد از این شرکت ها انتظار دارند که خدمات هوشمند بیش از 20 درصد از درآمد آنها را تامین کند و 46 درصد انتظار دارند تا 20 درصد از درآمد آنها از خدمات هوشمند باشد. این نشان دهنده یک تغییر لرزه ای نسبت به آنچه امروز بازار به نظر می رسد است. سازمان ها به طور متوسط در حال حاضر حدود 12 درصد از درآمد خود را از خدمات هوشمند به دست می آورند، اما در سه سال آینده میانگین پیش بینی شده 28 درصد خواهد بود.
سرویس دهی همچنین می تواند تجربه مشتری را بهبود بخشد و آن مشتریان را وفادارتر کند. این امر با مدیریت خودکار تعمیر و نگهداری محصول یا بهروزرسانیها قبل از تبدیل شدن به مشکل برای مشتری اتفاق میافتد. همانطور که مشتریان انتظار دارند این نوع خدمات پیش بینی کننده را داشته باشند، برندهایی که این خدمات را ارائه می دهند ممکن است از شرکت هایی که چنین خدماتی را ارائه نمی دهند جلوتر باشند.
بازخورد سریعتر و زمینهایتر همچنین به شرکتهای محصول اجازه میدهد تا نیازهای مشتری را در حین تکامل برآورده کنند. تولیدکنندگانی که محصولات و خدمات هوشمند ارائه میکنند نیز میتوانند پیشرفت سریعتری به سمت اهداف ESG خود داشته باشند، با 84% گزارش انتشار کمتر CO2 و سایر کاهش اثرات زیستمحیطی.
شناسایی موانع اثبات مفهوم
با وجود مزایای بالقوه بسیار، برای سازمان هایی که در دسته حرکت سریع نیستند، مهم است که پیشرفت خود را در امتداد منحنی بلوغ محصولات و خدمات هوشمند تسریع کنند. این نظرسنجی نشان داد که 48 درصد از تولیدکنندگان موارد استفاده را در مرحله اثبات مفهوم دارند. تنها 7 درصد از سازمانها گفتهاند که موارد استفاده کاملاً مقیاسپذیر و 31 درصد دیگر موارد استفاده نیمهمقیاس دارند. 13٪ موارد استفاده را شناسایی کرده اند اما اثبات مفهومی ایجاد نکرده اند.
در حالی که تغییر به سمت محصولات و خدمات هوشمند مزایا و موقعیت رقابتی را ارائه می دهد که تولیدکنندگان نمی توانند نادیده بگیرند، بسیاری از تولیدکنندگان که در حال حاضر در مراحل اولیه سفر خود هستند گزارش می دهند که در مرحله اثبات مفهوم گیر کرده اند. موانع پیشرفت آنها به چند دسته تقسیم می شود:
چالش های ساختار سازمانی
این شامل کارکردهای کسبوکار غیرفعال یا عدم مسئولیت روشن برای محصولات و خدمات هوشمند، فقدان فرهنگ چابک است. دو سوم تولیدکنندگان از کارکردهای تجاری مانند تحقیق و توسعه و فروش به عنوان مانعی برای تحول یاد کردند.
شکاف استعداد و مهارت
به ویژه برای نقش های مرتبط با نوآوری محصول، علم داده و حاکمیت داده. بیش از نیمی از پاسخ دهندگان به شکاف استعدادهای حیاتی در نقش های مرتبط با داده ها اشاره کردند. داده های نظرسنجی حاکی از آن است که «همچنین تقاضای زیادی برای مهندسان شبکه و مهندسان توسعه محصول فیزیکی وجود خواهد داشت». مشارکت و همکاری باز می تواند به رفع این مسائل کمک کند.
مدیریت چرخه عمر داده
این امر مستلزم رعایت بهداشت مناسب پیرامون زیرساخت داده، جمع آوری، مدیریت، مالکیت و کسب درآمد است. کمتر از نیمی از تولیدکنندگان مورد بررسی، جمع آوری داده، تجزیه و تحلیل و فرهنگ کافی را برای اهداف محصولات و خدمات هوشمند خود گزارش کردند.
تحول دیجیتال
از سیستمهای قدیمی و سیلوهای داده به سمت پلتفرمهای یکپارچهای حرکت کنید که از تجزیه و تحلیل دادهها، ابزارهای شبیهسازی و دوقلوهای دیجیتال پشتیبانی میکنند. در این نظرسنجی، 76 درصد از تولیدکنندگان گزارش کردند که با ذخیره و مدیریت داده هایی که محصولات و خدمات هوشمند ایجاد می کنند، مشکل دارند.
امنیت سایبری
محافظت از سیستم ها، جریان داده ها، حفظ حریم خصوصی داده ها و حفظ انطباق با مقررات. تولیدکنندگان نرم افزار از ایجاد ویژگی های امنیتی در محصولات خود استفاده می کنند. اما، این یک چالش اغلب جدید و متفاوت برای تولید کنندگان است. به عنوان مثال، 68 درصد از افراد مورد بررسی گفتند که قرار دادن امنیت در سخت افزار در مراحل طراحی برای محافظت از مالکیت معنوی آنها یک چالش است.
حرکت رو به جلو با ارائه های هوشمند
راه مقابله با این چالش ها اتخاذ چارچوبی است که با یک استراتژی کل نگر، مبتنی بر نوآوری و مشتری محور شروع می شود. این استراتژی میتواند به استخدام استعدادها، مشارکتهای استراتژیک و تغییرات در حاکمیت برای حفظ مرکزیت و در عین حال فدرال اجرا برای خلاقیت بیشتر اطلاع دهد. با وجود این منابع، می توان مشتری را در مرکز فرآیند توسعه محصول نگه داشت. تحول بیگ بنگ به ندرت جواب می دهد. شرکتها با شروع کوچک، شرکت در آزمون و یادگیری، رویکرد تکراری به عنوان پیشرو برای مقیاسپذیری، به بهترین وجه مورد استفاده قرار میگیرند. این بازخورد تکامل مداوم، تکرار محصول و دید بهتر در طول چرخه عمر محصول را امکان پذیر می کند.
همانطور که ارزش پیشنهادی برای محصولات و خدمات مرتبط همراه با سرویس دهی و مدل های کسب و کار جدید واضح تر می شود و تولیدکنندگان بیشتری موانع سر راه خود را برطرف می کنند، می توان انتظار داشت که شاهد تغییر عمده ای در نحوه انتخاب محصولات و ارتباط با برندها توسط مصرف کنندگان و کسب و کارها باشیم. و وفاداری را توسعه دهید.