و اینکه دقیقاً چه مقدار کربن حذف میکنند میتواند بر اساس متغیرهایی مانند سلامت پوشش گیاهی کمی متفاوت باشد. یکی از خطرات اصلی برخی از این پیشنهادات مبتنی بر زیستشناسی این است که این فرضیه ایجاد میشود که میتوانید به راحتی تعداد X درخت را با X میلیون تن کربن برابر کنید، بدون اینکه واقعاً به نوع درختهایی که هستند و کجا هستند نگاه کنید. کاکس می گوید. مقدار کربن جذب شده ممکن است در نهایت ناچیز باشد. “شما درختان زیادی دارید، که فوق العاده است. شما لزوماً از مزایای آب و هوایی برخوردار نیستید.»
روش دیگری که به عنوان انرژی زیستی با جذب و ذخیره کربن یا BECCS شناخته می شود، نیز بر روی یک گیاه تک محصولی که معمولاً سریع رشد می کنند، متکی است. در این حالت، پوشش گیاهی برای تولید انرژی سوزانده می شود و انتشار گازهای گلخانه ای در زیر زمین جمع آوری می شود. اما مجموعه ای از عوارض جانبی مشکوک خود را نیز به همراه دارد – برای ایجاد فرورفتگی در غلظت کربن اتمسفر، نیاز به بخش وسیعی از محصولات زراعی و مقادیر زیادی آب است: مقاله ای که ماه گذشته منتشر شد نشان داد که تنها در ایالات متحده، پوسته پوسته شدن تا سال 2100، BECCS 130 میلیون آمریکایی را در معرض تنش آبی قرار خواهد داد.
اما در یک آب و هوای جهانی که از بین رفته است، حتی خطراتی برای بازگرداندن جنگل ها به شکوه سابق وجود دارد، زیرا این شکوه به طور فزاینده ای خطرناک است. آتشسوزیهای جنگلی بهجای اینکه اکوسیستمها را به آرامی تنظیم کنند تا راه را برای رشد جدید باز کنند، اکنون جنگلها را از بین میبرند. اگر زمان و پول زیادی را صرف بازگرداندن یکی از این جنگلها کنید تا کربن را جدا کند و سپس بسوزد، همه آن کربن مستقیماً به جو باز میگردد. یا اگر رژیم سیاسی یک کشور تغییر کند و از حمایت خارج شود دوبارهجنگل کاری به deجنگل، شما هم همین مشکل را دارید. فقط به آنچه در آمازون اتفاق می افتد نگاه کنید.
کاکس میگوید: «من استدلال میکنم که بسیاری از پیشنهادها برای جابجاییهای زمینی ممکن است خطرناک باشد. زیرا شما ریسک بسیار بسیار بالایی دارید که یا حذف کربن در وهله اول اتفاق نیفتد، یا اینکه این اتفاق بیفتد، اما بعد از 10 سال معکوس شود.
“خطر اخلاقی” مخوف
محققان راهی برای تقلید ترسیب کربن طبیعی با تکنیکی به نام جذب مستقیم هوا یا DAC ایجاد کرده اند. این ماشینها هوا را میمکند، آن را از روی غشاها میگذرانند تا دیاکسید کربن را حذف کنند و آن را به زیر زمین پمپاژ میکنند و برای همیشه آن را قفل میکنند. جزر و مد ممکن است به سمت DAC در ایالات متحده تغییر کند. ماه گذشته، دولت بایدن 3.5 میلیارد دلار برای حمایت از تصرف مستقیم هوایی سرمایه گذاری کرد. (این پنج سال پس از آن رخ می دهد که یکی از نمایندگان کنگره کالیفرنیا لایحه ای را ارائه کرد که بودجه تحقیقات مهندسی زمین را تأمین می کرد، اما هرگز به جایی نرسید.)
اما این نیز با دو مشکل بزرگ روبرو است. اولین مورد این است که DAC در هیچ جایی نزدیک به مقیاس مورد نیاز برای ایجاد فرورفتگی در کربن اضافی اتمسفر وجود ندارد. یکی از کارخانه هایی که سال گذشته در ایسلند به صورت آنلاین راه اندازی شد، تنها آلایندگی معادل 870 خودرو را دریافت می کند. یک مطالعه در سال 2021 محاسبه کرد که برای جذب 2.3 گیگا تن CO2 نیاز به سرمایه گذاری 1 تا 2 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی است.2 یک سال تا سال 2050 – و این تنها کسری از انتشار سالانه فعلی است که حدود 40 گیگاتن است. بنجامین سواکول، که در مورد خطرات مهندسی زمین در دانشگاه آرهوس دانمارک مطالعه میکند، میگوید: «این خطر وجود دارد که نتوانیم به اندازه کافی سریع مقیاس و مستقر کنیم. به نظر میرسد سرعتی که ما باید اینها را به کار ببریم، برخلاف هر انتقال انرژی قبلی است که داشتهایم، زیرا مقیاس آن بسیار زیاد است.»
مسئله دوم یکی از «خطرات اخلاقی» است، یا وسوسه تکیه بر DAC به عنوان یک عصا، به جای انجام آنچه لازم است: کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانه ای. اگر رهبران یک کشور پیشبینی میکنند که بتوانند انتشار گازهای گلخانهای را از طریق DAC حذف کنند، لازم نیست در وهله اول نگران کاهش آن باشند. مثل این است که منتظر یک ضد ویروسی معجزه آسا باشید – به جز اینکه دوز مورد نیاز هنوز وجود ندارد.
این احتمال وجود دارد که طبیعت افراطی و ناامیدکننده مهندسی زمین برعکس عمل کند – به جای تشویق به رضایت یا اتکا به اصلاحات فناوری لحظه آخری، ممکن است افکار عمومی را به اندازه کافی نگران کند که آنها شروع به برخورد با تغییرات اقلیمی مانند یک وضعیت اضطراری کنند. اما، سواکول میگوید، «سیاستمداران ممکن است حتی بیشتر در معرض خطر اخلاقی باشند، زیرا آنها فقط به شرایط فعلی فکر میکنند. آنها با کمال میل تا آنجا که می توانند به نسل های آینده فشار خواهند آورد.»