پس از پرواز غیرمعمول هانت به خانه، شانیدر زد با خیال راحت برای اسکن دیجیتال به دانشگاه کمبریج رفت و در نهایت به شمال عراق منتقل خواهد شد تا به عنوان مرکز موزه جدید به نمایش درآید. این اسکلت میتواند تا 90000 سال قدمت داشته باشد، اما DNA آن برای درک بیشتر تاریخ بشر مدرن – با تجزیه و تحلیل و مقایسه آماری DNA باستانی در برابر ژنومهای جمعیتهای مدرن، استفاده میشود تا نشان دهد چه زمانی گروههای مختلف جمعیتی از هم جدا شدند. هانت می گوید.
هنگامی که یک جمعیت به دو یا چند گروه جدا شده از نظر تولیدمثلی تقسیم میشود، ژنهای هر جمعیت جدید در نتیجه جهشهای ژنی تصادفی و همچنین قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی مختلف که مانع از تولید مثل موفق میشوند – در تماس با بیماریهای جدید به تدریج در جهتهای جدید تکامل مییابند. ، برای مثال.
از طریق کارهایی مانند این است که دانشمندان توانستهاند مهاجرت جمعیتهای مختلف انسانها و گروههای نئاندرتال را در سراسر سیاره طی ۷۰ هزار سال گذشته ترسیم کنند و همچنین برخی از افسانهها را درباره عادات و الگوهای مهاجرت آنها از بین ببرند. ما اکنون می دانیم که انسان ها و نئاندرتال ها به طور معمول با هم آمیخته می شوند و جوامع نئاندرتال به احتمال زیاد مراقب و باهوش تر از آنچه قبلاً برای آنها اعتبار قائل بودیم بودند. به گفته هانت، شواهدی از تشریفات تدفین در غار شانیدر «حاکی از خاطره است، و اینکه آنها از اعضای مجروح و بیمار خود مراقبت میکردند».
به طور جداگانه، تجزیه و تحلیل DNA باستانی در برابر ژنوم انسان مدرن نشان داده است که ما هنوز حامل برخی از توالی های ژنتیکی هستیم که در هزاران سال پیش در افراد زندگی می کردند. چنین تجزیه و تحلیلی حتی به شناسایی زیرگونه جدیدی از انسان در 12 سال پیش کمک کرد – این کشف دنیسوواها، که تصور میشود در حدود 400000 سال پیش در سراسر آسیا وجود داشته است، نشان میدهد که هنوز چقدر درباره منشاء انسانی ما ناشناخته است.
در موسسه فرانسیس کریک در لندن، پروژه بزرگی برای ایجاد یک بانک زیستی قابل اعتماد از DNA انسان باستانی در حال انجام است تا به ساخت چنین اکتشافاتی کمک کند. پونتوس اسکوگلند، متخصص ژنتیک جمعیت، پروژه 1.7 میلیون پوندی (2.1 میلیون دلاری) را رهبری می کند که با جمع آوری داده ها از نمونه های اسکلت 5000 سال گذشته، با کمک حدود 100 موسسه دیگر بریتانیا، 1000 ژنوم باستانی بریتانیا را توالی یابی می کند. او امیدوار است که از پایگاه داده تعیین کند که چگونه ژنتیک انسان در طول هزاران سال در پاسخ به عواملی مانند بیماری های عفونی و تغییرات آب و هوا، رژیم غذایی و مهاجرت تغییر کرده است.
او میگوید: «بخشی از آن به دنبال ویژگیهای ژنتیکی است که ممکن است در طول اپیدمیهای قبلی برای انسانهای گذشته مفید بوده باشد. شکی نیست که ما میتوانیم در درک خود از نحوه مدیریت بیماریهای معاصر و سایر شیوعها چیزی از این موضوع بیاموزیم.
تیم اسکوگلند نمونههای خود را از حفاریهای باستانشناسی در سراسر کشور یا از موزههایی با مجموعههای موجود تهیه میکند. او توضیح میدهد که استخوانهای مورد علاقه او برای توالییابی، آنهایی هستند که در گوش داخلی ما یافت میشوند: «این استخوانها بهویژه در حفظ DNA خوب هستند، زیرا کمترین آسیب را در برابر تهاجم میکروبی و سایر عواملی که میتوانند باعث تخریب DNA شوند، هستند».
استخوانها به همان روشی که هر نمونه DNA دیگری وجود دارد، آسیاب میشوند تا از طریق دستگاه توالییابی اجرا شوند. اما DNA باستانی به “پروتکل های تخصصی نیاز دارد – DNA مدرن دارای قطعات بسیار طولانی است که اساساً دست نخورده هستند، در حالی که با DNA باستانی ما به طور متوسط فقط حدود 35 درصد از کل جفت بازها را دریافت می کنیم.”