مایکل کراوس، استاد دانشگاه ییل، روانشناس اجتماعی که متخصص در مطالعه نابرابری است، میگوید: «من فکر میکنم این ویدئوها میتوانند روایتهایی را در مورد اینکه چگونه باید به فقرای مستحق کمک کنیم، ایجاد کند. “اما در واقع همه مستحق هستند و خیرات فردی راه حلی برای فقر نیست.” «فقیر مستحق» یک مفهوم قدیمی است که در قوانین فقرای الیزابتی انگلستان مدون شده است، که برای تمایز بین افراد فقیر که برای وضعیت خود «مقصر» بودند و کسانی که مقصر نبودند، و در نتیجه حق کمک داشتند، طراحی شد. TikTokker هایی که به افراد بی خانمان کمک کننده پاداش می دهند، مسلماً این ایده را تثبیت می کنند که افراد خاصی نسبت به دیگران ارزش رفاه بیشتری دارند.
کراوس با این TikToks مشکل دارد. “آنها مرا به شدت غیرانسانی می دانند. آیا افراد حاضر در ویدیوها رضایت دارند که از این طریق استفاده شود؟ او می پرسد برای این مقدار پول می توانند رضایت دهند؟ اگر آنها می گفتند نه، آیا کمتر سزاوار ترحم بودند؟ فکر میکنم پاسخ به این سؤالات نگرانکننده است.»
با این حال، سایر دانشگاهیان خاطرنشان می کنند که این ویدیوها می تواند تأثیر مثبتی بر بیننده داشته باشد. پت بارکلی یک روانشناس تکاملی در دانشگاه گولف است که “نوع دوستی رقابتی” و راه هایی را که می توان از آن برای ترویج سخاوت استفاده کرد را مطالعه می کند. بارکلی میگوید TikToks مانند Dereniowski میتواند به کودکان نشان دهد که «کمک به دیگران به درد میخورد» و همچنین انجام این کار «ایمن» است. او می افزاید که این ویدئوها می تواند بینندگان را تشویق کند که به غریبه های نیازمند هدیه بدهند.
او میگوید: «اگر کسی را ببینیم که مفید است و سپس به خاطر آن مورد تأیید قرار گرفتیم، به احتمال زیاد به نوبه خود مفید خواهیم بود. «این استاندارد انتظارات از ما را افزایش میدهد: اگر دیگران تا این حد کمککننده هستند، نمیتوانیم تنها بنشینیم و خودخواه باشیم. بنابراین این باعث میشود که ناظران باید بازی خود را ارتقا دهند.»
با این حال، مسلماً خود اینفلوئنسرها بیشترین سود را از این ویدیوها میبرند – به خاطر کارهایشان شهرت و ثروت به دست میآورند. دبورا اسمال، استاد روانشناسی در وارتون است که به مطالعه امور خیریه، اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی می پردازد. اسمال درباره روشهایی تحقیق کرده است که در مورد انگیزههای دیگران برای اهدای خیریه قضاوت میکنیم – در نهایت، ما نسبت به افرادی بدبین هستیم که انگیزههای ظاهراً خودخواهانه دارند. اما، او خاطرنشان می کند، وقتی مردم به صورت آنلاین پول اهدا می کنند و به دیگران در مورد آن در رسانه های اجتماعی می گویند، “این برای خیریه خوب است”، زیرا کمک های دیگر را تبلیغ می کند.
اسمال میگوید: «ما سعی میکنیم مردم را تشویق کنیم که کارهای سخاوتمندانهشان را به دیگران بگویند، در حالی که مردم تمایلی به انجام آن ندارند، زیرا به نظر میرسد مباهات و غیر معتبر است. “آیا این درست است یا نادرست است که خیریه خود را به اشتراک بگذارید؟ اگر به معنای آن از نظر انگیزه خود فکر می کنید، اشتباه به نظر می رسد – اما اگر از نظر تأثیری که می تواند داشته باشد، از نظر اخلاقی کار درستی به نظر می رسد.
بنابراین، ویدیوهایی مانند درنیوفسکی می توانند تأثیر مثبتی داشته باشند و بینندگان را ترغیب کنند تا به نیازمندان هدیه دهند. از منظر صرفاً نتیجه گرا، زندگی افرادی که پول دریافت می کنند بدون توجه به انگیزه های یک تأثیرگذار (و سؤالات پیچیده در مورد خیریه که در این برخورد مطرح می شود) تغییر کرده است. با این حال، با محبوبیت بیشتر این ویدیوها – در اواخر ماه مه، درنیوفسکی در برنامه چت مصاحبه شد پیرز مورگان بدون سانسور– ما باید مراقب تأثیر بالقوه آنها باشیم. در بدترین حالت، چنین ویدئوهایی می تواند بینندگان را وادار کند که افراد بی خانمان را قبل از ارائه پول به آنها “آزمایش” کنند و ایده های قدیمی را در مورد فقرای مستحق تقویت کنند. در بهترین حالت، آنها اقدامات خیریه فردی را بر اساس تغییرات ساختاری و سیاسی بزرگتر ترویج می کنند.